قسمت اول فیلم شیطانی: محصول 1976 ، به کارگردانی ریچارد دانر
دانلود فیلم شیطانی محصول 1968، به کارگردانی رومن پولانسکی
اگر پای واقعیت هم در میان نباشد، شیطان های تاریخ سینما برای ایجاد جذابیت نیازمند قدرت یا خصوصیتی درخور تحسینند. قدرتی که گاه کمر خیر را جلوی خود خم می کند. در فیلم ترسناک شیطانی بچه رزمری اولین ساخته رومن پولانسکی (1968)، زنی که نطفه فرزند شیطان را در رحم خود رشد داده است. فیلم ترسناک شیطانی از نظر بصری و المانهای دیداری، بسیار خیرهکننده و چشمگیر است و توانسته در این زمینه بسیار فوقالعاده عمل کند. موضوع این فیلم، یکی از پیچیدهترین و چالشبرانگیزترین داستانهایی است که در یک فیلم ترسناک پیدا خواهید کرد. در هنگام دیدن این فیلم، ممکن است احساس کنید داستان آن تا حدی گیجکننده است، اما اگر به فیلم توجه کامل داشته باشید و همه نقطههای آن را به هم گره بزنید و متصل کنید، با داستانی بسیار راضیکننده مواجه میشوید که کاملا به دیدنش میارزد. وقتی فرزندش به دنیا می آید، قصد جان او را می کند. اما دیدن چهره فرزند مشترکش با شیطان او را از این کار منصرف می کند. شاید او همچون بارونس، شخصیت فیلم ترسناک شیطانی دروازه نهم فیلم دیگر پولانسکی (1999)، در یک نگاه عاشق او شده است؛ عشقی که انگار همراه با نفرت، لازمه حضور شیطان در دنیای آدمیان است. پولانسکی از اولین کسانی است که به اسطورهی شیطان در غالب مدرنش پرداخت و با نگاهی تازه به شیطان در سینما نگریست. رزماری وشوهرش به آپارتمان جدیدی می روند و بدون اینکه بدانند، باعده ای شیطان پرست همسایه می شوند. همسایه ها به شوهر رزماری پیشنهاد می کنند که همسرش را در اختیار شیطان بگذارد و در عوض آن به مقام و ثروت برسد، شوهر رزماری هم که جاه طلب است قبول می کند و در اثر این ارتباط رزماری باردار می شود و بعد از اینکه متوجه می شود بچه اش از شیطان است می خواهد او را از بین ببرد که همسایه ها از این کار جلو گیری می کنند.
فیلم «داستان دو خواهر» از نظر بصری و المانهای دیداری، بسیار خیرهکننده و چشمگیر است و توانسته در این زمینه بسیار فوقالعاده عمل کند. موضوع این فیلم، یکی از پیچیدهترین و چالشبرانگیزترین داستانهایی است که در یک فیلم ترسناک پیدا خواهید کرد. در هنگام دیدن این فیلم، ممکن است احساس کنید داستان آن تا حدی گیجکننده است، اما اگر به فیلم توجه کامل داشته باشید و همه نقطههای آن را به هم گره بزنید و متصل کنید، با داستانی بسیار راضیکننده مواجه میشوید که کاملا به دیدنش میارزد.
2- The Babadook یا بابادوک محصول 2014
فیلم «بابادوک» به کارگردانی جنیفر کنت و با نقشآفرینی اسی دیویس در نقش زنی ساخته شده که شوهرش در یک تصادف دلخراش رانندگی میشود و او مجبور است پسر ششساله خود، سام را بهتنهایی بزرگ کند. سام که در همان روزی که پدرش مرد به دنیا آمد، کودک پر مشکلی است که بزرگ کردنش سخت است و مادرش او را بهشدت دوست دارد. وقتی سام شروع به داشتن رفتارهای غیرعادی میکند و برای خودش رویاهای عجیبوغریب از هیولایی ترسناک به نام Babadook میسازد، اوضاع از کنترل خارج میشود و بهزودی رفتار عجیبوغریب او بر روان مادرش هم تاثیر میگذارد.
«بابادوک» بهعنوان یکی از ترسناک ترین فیلم ها عالی عمل میکند، کارش را بهدرستی انجام میدهد و به هر ترتیب، شما را میترساند. با این حال، این فیلم، خیلی بیشتر از یک فیلم ترسناک است و اگر عمیقتر به ژرفای آن نگاه کنید متوجه خواهید شد که این فیلم استعارهای از اندوه و مشکلات بزرگ کردن یک کودک مشکلدار بهتنهایی است. خود بابادوک نمادی از ترسهای زندگی واقعی دوران کودکی است؛ زمانی که پدر و مادرها، خودشان میتوانند به گرگی در لباس گوسفند تبدیل شوند.
3- Oculus یا آکیولوس محصول 2013
مایک فلنگن بهعنوان یکی از بهترین فیلم سازان ژانر وحشت دهه گذشته ظاهر شده است. با فیلمهایی مثل «Oculus» ،«Hush»، «بازی جرالد» و Ouija: Origin of Evil. احتمالا بهترین اثر او تا به امروز سریال «تسخیر در عمارت هیل» (The Haunting House of Hill) برای شبکه نتفلیکس است. فلنگن به خودش و به همه ثابت کرده است که قادر به خلق فیلمهای به شدت ترسناک، پر از شخصیتهای پیچیده و کاراکترهای به یاد ماندنی است؛ او در ایجاد ترسهای هوشمندانه و برقراری تعادل کامل بین وحشت و درام تخصص دارد.
اگر ما میتوانستیم بین همه آثار فلنگن، یکی را برای قرارگرفتن در لیست ترسناک ترین فیلم های جهان انتخاب کنیم، قطعا انتخابمان «The Haunting of Hill House» بود؛ اما از آنجا که این لیست، صرفا مربوط به فیلم است و نه سریال، کار انتخاب برای ما سخت میشود و در نهایت فیلم «آکیولوس» را انتخاب میکنیم که احتمالا شبیهترین کار فلنگن به این سریال است که شاهکار تلویزیونی او محسوب میشود.
فیلم «آکیولوس» هم درست مانند سریال «The Haunting House of the Hill»، حول محور تراژدی خانوادگی مربوط به گذشته میچرخد و به اثرات عمیقی میپردازد که حوادث ناگوار کودکی بر بزرگسالان کنونی گذاشتهاند. کایلی و تیم راسل، خواهر و برادری هستند که هر دو در اوایل 20 سالگیاند و در گذشته آسیب جدی خوردهاند؛ پدرشان 11 سال پیش ، مادر آنها را کشته و تیم، پدرش را به ضرب گلوله به قتل رسانده است. از آن زمان به بعد، او در یکی از بیمارستانهای روانی بستری بوده و سعی دارد بفهمد زمانی که او دهساله بوده، چه اتفاقی برای خانوادهاش رخ داده است.
زمانی که تیم برای اولین بار بعد از مدت زمانی طولانی، خواهرش را ملاقات میکند، مجبور میشود خاطرات وحشتهای دوران کودکیاش را به یاد بیاورد؛ چراکه خواهرش اصرار دارد که این جنایات توسط یک موجود ماورای طبیعی رخ داده است که آینه عتیقهای که در خانه خود داشتند را تسخیر کرده است. از طریق یک طراحی استادانه، این دو خواهر و برادر سعی میکنند بفهمند که آیا قدرت آینه واقعی است یا کل داستان موجود تسخیر شده در آینه، فقط زاییده ذهن آنهاست تا بتوانند با ترومای دوران کودکی خود کنار بیایند.
فلنگن که از فیلم «درخشش» (The Shining) الهام گرفته است، ایده یک هتل جنزده خالی از سکنه را که میتواند در ذهن ساکنانش تاثیر بگذارد از نو ساخته است؛ اما این بار، هتل جنزده به یک آینه شیطانی تبدیل شده است که باعث میشود اطرافیان حافظه خود را از دست بدهند.
فیلم «آکیولوس» این احساس را که نمیدانید آیا قضاوت شما درست است یا خیر، بهطور کامل بازتولید میکند. با این حال، بر خلاف فیلم «The Shining» کوبریک که بینندگان همواره و یقینا میدانستند که چیزی که دیدهاند، فقط توهم ناشی از تخیل شخصیتهاست، در فیلم «آکیولوس» فلنگن، نقطه نظر کاراکترهای فیلم غیرقابل اعتماد است و تشخیص اینکه چه چیزی واقعی است و چه
ترس از دست دادن حافظه، یکی از بدترین ترسهای انسان است و فلنگن در کل این فیلم، این احساس ترس را به نحو اکمل بازآفرینی کرده است. موضوع پیچیده و مبتکرانه فیلم «آکیولوس»، توانسته بهترین نتیجه را از تصویر موجودات تسخیرشده در یک آینه ارائه دهد و درنهایت بتواند آکیولوس را در میان پیچیدهترین و هوشمندانهترین و ترسناک ترین فیلم های قرن بیستویکم قرار دهد.
4- Saw یا اره محصول 2004
اولین قسمت مجموعه «اره» با داستان پرپیچوخم، مریض احوال و بینهایت سرگرمکننده، بهعنوان شروعی برای زندگی کاری «جیمز وان» منتشر شد تا او را به یکی از موفقترین کارگردانهای ژانر وحشت این قرن تبدیل کند. فیلم حول موضوع دو غریبه میچرخد که در یک اتاق از خواب بیدار میشوند و درباره اینکه چرا آنجا هستند هیچچیز نمیدانند. دیری نمیگذرد که آنها با یک سری معماهای مهلک که توسط یک شخصیت مرموز به نام Jigsaw طراحی شده است، مواجه میشوند.
اگرچه این فیلم، از نقطهنظر فنی یا بازیگری بهترین فیلم نیست، اما فیلم «اره» با توجه به موضوع پیچیده و بغرنج آن و استفاده استادانه از فلش بک برای داستانسرایی و ابتکارات و خلاقیت کلی آن، خیلی شاخص و برجسته شد. و با این توصیف، جای تعجب نیست که هنوز هم بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین ترسناک ترین فیلم های قرن حاضر در نظر گرفته میشود.
5- Martyrs یا شهدا محصول 2008
وحشت شدیدی که پاسکال لوژیه در فیلم خود آفرید، باعث خلق یکی از قویترین و تکاندهندهترین فیلمها در تمام زمانها شد. با وجود اینکه فیلم «شهدا» سرشار از خونریزی و بسیاری لحظات خشن است، اما یک دلیل خوب و منطقی برای همه صحنههای آزاردهنده آن وجود دارد. برخلاف بسیاری از فیلمهای دلهرهآور خشن و خونین دیگر، فیلم لوژیه واقعا شوکهکننده است؛ نه صرفا به خاطر اینکه طبیعت فیلم ترسناک این است که شوکهکننده باشد. فیلم «شهدا» بهطور کامل افراطیگرایی را توجیه میکند و پس از دیدن پایان غیرمنتظره این فیلم، باید قبول کنید که هیچ راه دیگری برای گفتن این داستان وجود نداشت که دقیقا همین تاثیر را هم دارد.
این فیلم درباره لوسی جورین، زن جوانی است که در کودکی ربوده شده و به مدت یک سال مورد سوءاستفاده و آزار و اذیت قرار گرفته است؛ او به همین دلیل دچار آسیب شده تا اینکه بالاخره موفق به فرار از دست ربایندگان خود میشود. 15 سال بعد، وقتی لوسی محل زندگی ربایندگان را پیدا میکند، درصدد انتقام گرفتن از کسانی که او را در کودکی شکنجه دادهاند، برمیآید. با این حال، در سراسر سفر خونین انتقام، لوسی به یک توطئه آزاردهنده برمیخورد که چشمانداز بسیار بدتر و دیدگاه شیطانیتری را نسبت به موضوعاتی که برایش اتفاق افتاده بود فراهم میکند و شرایطش از قبل هم بدتر میشود.
درباره فیلم «شهدا» حرف زدن، بدون آنکه قصهاش لو برود کار بسیار دشواری است. ما باز هم تکرار میکنیم که این فیلم یکی از بینظیرترین، مفصلترین، زیباترین و ترسناک ترین فیلم هایی است که تابهحال ساخته شده است؛ این فیلم، تجربهای ناخوشایند اما فراموشنشدنی است.
جدیدترین فیلم های ترسناک سال 2021 | وحشت ادامه دارد…
6- Let The Right One In یا آدم درست را راه بده محصول 2008
الی یک خونآشام است که برای همیشه در سن 12 سالگی خود باقی مانده است. وقتی او با اسکار (همسایهاش که هم سن و سال اوست)، دیدار میکند، هر دوی آنها شروع به برقراری یک رابطه دور از انتظار میکنند. اما دوستی آنها غیرممکن است چون الی تشنه خون است و اسکار متوجه میشود که او مسئول مرگومیرهای زیادی است که در اطراف شهر رخ دادهاند.
این فیلم، که داستان عاشقانه خونآشام سوئدی است به سبک فیلمهای خونآشامها جان دوبارهای بخشیده و به خاطر ترکیبی از ترس و فضای رعبآور آن با داستانی عاشقانه دلچسب و هوشمندانه، زیاد مورد تحسین قرار گرفته است.
شخصیتهای پیچیده و مضامین عمیق روانشناختی اجتماعی که فیلم به بررسی آنها میپردازد، فیلم «آدم درست را راه بده» را به یکی از جذابترین و متقاعدکنندهترین و ترسناک ترین فیلم های قرن ما تبدیل کرده است.
در صحنه آخر فیلم رزماری با یک چاقو وارد سالنی می شود که همسایه ها در آنجا به خاطر تولد بچه جشن گرفته اند. در این سالن که تقریبا از تمامی نژاد ها یک نفر وجود دارد گهواره سیاه رنگی هست که یک صلیب وارونه روی آن آویزان است و بعد از کلنجارهای رزماری با خود و دیگران وقتی به گهواره می رسد و صورت بچه را – که تماشاگر نمی بیند- می بیند لبخند رضایت بر لبانش نقش می بندد و به تولد پسر شیطان راضی میشود. این فیلم را بعد از “تلالو” دومین فیلم ترسناک تاریخ سینما می دانند. حاشیه مهم این فیلم سینمایی ترسناک شیطانی مرگ شارون تیت همسر باردار پولانسکی به دست فرقه های شیطان پرستی امریکا پس از نمایش فیلم است.
منبع